Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5285 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
shoot
U
پرتاب کردن گلوله
shoots
U
پرتاب کردن گلوله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ballistics
U
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
velocity jump
U
جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
delivery
U
پرتاب گلوله
deliveries
U
پرتاب گلوله
volley fire
U
پرتاب همزمان گلوله ها با هم
powder charge
U
خرج پرتاب گلوله
muzzle wave
U
موج پرتاب گلوله
aeroballistics
U
فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
shots
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
shot
U
پرتاب وزنه گلوله سربی
arbalest
U
الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
delivers
U
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
arbalist
U
الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
ballistic
U
پرتابهای وابسته به علم پرتاب گلوله
deliver
U
تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
lift off
U
جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
retarding
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retard
U
درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
clue
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
clues
U
گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
sensing
U
تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trends
U
مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
misses
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
missed
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss
U
موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
sabot
U
کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
fire ball
U
گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
free drop
U
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups
U
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one and one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one
U
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
pentathlons
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon
U
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw
U
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ogive
U
ورم تمرکز گلوله رومی گلوله
splinterproof
U
ضدبسکهای گلوله ضد قطعات گلوله
dud
U
منفجرنشدن گلوله گلوله ناپیدا
launched
U
به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launching
U
به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launches
U
به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launch
U
به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
maximum ordinate
U
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
shoot
U
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
shoots
U
زدن با تیر پرتاب کردن اندازه گیری کردن ارتفاع خورشید
ejection
U
خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
ball
U
گلوله کردن
to round up
U
گلوله کردن
bullet-proof
U
ضد گلوله کردن
clew
U
گلوله کردن
jettisons
U
پرتاب کردن
pitch
U
پرتاب کردن
jettison
U
پرتاب کردن
pelted
U
پرتاب کردن
projected
U
پرتاب کردن
thrusting
U
پرتاب کردن
pelts
U
پرتاب کردن
unsling
U
پرتاب کردن
skeet
U
پرتاب کردن
thrusts
U
پرتاب کردن
project
U
پرتاب کردن
pitches
U
پرتاب کردن
jettisoning
U
پرتاب کردن
shoots
U
پرتاب کردن
projects
U
پرتاب کردن
thrust
U
پرتاب کردن
pelt
U
پرتاب کردن
jettisoned
U
پرتاب کردن
shoot
U
پرتاب کردن
foin
U
پرتاب کردن
jaculate
U
پرتاب کردن
let fly
U
پرتاب کردن
spot
U
مشاهده کردن گلوله ها
spots
U
مشاهده کردن گلوله ها
slug
U
گلوله باران کردن
slugged
U
گلوله باران کردن
cannonade
U
گلوله باران کردن
lack vt
U
با گلوله سوراخ کردن
slugs
U
گلوله باران کردن
shell off
U
گلوله باران کردن
discharge
U
خالی کردن گلوله
lob
U
باهستگی پرتاب کردن
lobbed
U
باهستگی پرتاب کردن
slings
U
زنجیردار پرتاب کردن
slinging
U
زنجیردار پرتاب کردن
sling
U
زنجیردار پرتاب کردن
triggered
U
پرتاب کردن فشنگ
trigger
U
پرتاب کردن فشنگ
jettison
U
پرتاب کردن به بیرون
spit
U
اب دهان پرتاب کردن
jettisoned
U
پرتاب کردن به بیرون
spits
U
اب دهان پرتاب کردن
unsling
U
از فلاخن پرتاب کردن
jettisoning
U
پرتاب کردن به بیرون
jettisons
U
پرتاب کردن به بیرون
to fire a torpedo
U
اژدری پرتاب کردن
to launch a torpedo
U
اژدری پرتاب کردن
triggers
U
پرتاب کردن فشنگ
launch a missile
U
موشک پرتاب کردن
jetting
U
بخارج پرتاب کردن
jet
U
بخارج پرتاب کردن
jetted
U
بخارج پرتاب کردن
projectable
U
قابل پرتاب کردن
castaways
U
پرتاب کردن وزنه
jets
U
بخارج پرتاب کردن
lobs
U
باهستگی پرتاب کردن
castaway
U
پرتاب کردن وزنه
lobbing
U
باهستگی پرتاب کردن
bombarding
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
to wind up
U
کوک کردن اماده کردن گلوله
bombard
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombarded
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombing
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
bombards
U
بمباران کردن گلوله باران کردن
command ejection
U
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
pash
U
بازور پرتاب کردن کوبیدن
upthrust
U
بطرف بالا پرتاب کردن
to roll a huge snowball
U
گلوله بزرگی از برف درست کردن
nuclear stalemate
U
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
squish
U
صدای شکستن یا پرتاب چیزی له کردن
shoved
U
با زور پیش بردن پرتاب کردن
skyrocketed
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
slogging
U
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogs
U
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
slogged
U
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
skyrocket
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
shoving
U
با زور پیش بردن پرتاب کردن
skyrockets
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
shoves
U
با زور پیش بردن پرتاب کردن
shove
U
با زور پیش بردن پرتاب کردن
slog
U
ضربت سخت زدن پرتاب کردن
skyrocketing
U
مثل موشک بهوا پرتاب کردن
stabilization
U
برقرار کردن تعادل یاثبات گلوله در مسیر
windage
U
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
pitches
U
توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
pitch
U
توپ رابه طرف چوگان زن پرتاب کردن
send down
U
پرتاب کردن توپ بسوی میله توپزن
square base
U
کف گلوله یا قسمت ته گلوله
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
bombardments
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
bombardment
U
گلوله باران کردن تک به هدف به وسیله اتش هوایی یا توپخانه
pitches
U
پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
pitch
U
پرتاب کردن تراکم کاراکترها روی یک خط چاپ شده
hurled
U
پرتاب کردن پرت کردن
hurl
U
پرتاب کردن پرت کردن
hurls
U
پرتاب کردن پرت کردن
shell
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling
U
بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
side spray
U
بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
run-up
[start-up]
U
نزدیکی به مکان شروع با دویدن
[برای جهش یا پرتاب کردن]
[ورزش]
stand off
U
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-offs
U
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off
U
برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
deathlon
U
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
quails
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quail
U
نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
ballistics of penetration
U
شناسایی شرایط نفوذ گلوله شناسایی مسیر نفوذ گلوله
water displacement
U
زهکشی سیستم زهکشی مهمات نوعی روش پر کردن خرج فسفرسفید در داخل گلوله
premature
U
عمل پیشرس پیش از وقت عمل کردن گلوله
hit
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
lead collision course
U
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
angle of arrival
U
زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
weapon delivery
U
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss
U
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
side sweep and over under
U
گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
bombing angle
U
زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
round
U
گلوله
rounds
U
گلوله ها
roundest
U
گلوله
globe
U
گلوله
globes
U
گلوله
bullet
گلوله
gunshot
U
گلوله
cannon proof
U
ضد گلوله
projectile
U
گلوله
pellet
U
گلوله
cartridge
U
گلوله
cartridges
U
گلوله
gunshots
U
گلوله
bullets
U
گلوله
bullet-proof
U
ضد گلوله
shell proof
U
ضد گلوله
glomerule
U
گلوله رگ
shots
U
گلوله
clues
U
گلوله نخ
line shot
U
گلوله در خط
shot
U
گلوله
clue
U
گلوله نخ
fire ball
U
گلوله
ball
U
گلوله
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
strong
1
To be capable of quoting
1
set the record straight
1
Arousing
1
pedal pamping
1
construed
1
این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1
meaning of taking law
1
Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com